کاخ توپ کاپی یکی از بزرگ ‌ترین و محبوب ‌ترین مراکز برای بازدید گردشگران در استانبول است. این بنا در بین سال‌های ۱۴۶۶ و ۱۴۷۸ توسط سلطان محمد دوم (sultan Mehmet II) ساخته ‌شده است. ساخت این بنا بر روی یک ‌شبه جزیره کوچک ساخته ‌شده است و در سمت شمالی آن دماغه طلایی و در جنوب آن نیز دریای مرمر قرار دارد؛ در سمت شمال شرقی این بنا نیز تنگه بسفر (Bosphorus) قرار گرفته است که موجب می‌شود تا نمایی زیبا از سمت آسیایی این منطقه نیز برای این کاخ مهیا شود. این کاخ در بازه زمانی قرن‌های ۱۵ تا ۱۹ میلادی، مرکز سیاسی امپراتوری عثمانی به ‌حساب می‌آمد و این شرایط تا زمان ساخت کاخ دلما باغچه (Dolmabahce Palace) در کنار دریا ادامه داشت

.

پس از فتح قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ بود که سطلان محمد دوم دستور داد تا این کاخ را در موقعیت فعلی آن بر فراز ویرانه‌های دوران بیزانس بنا کنند. او در مدت ‌زمان ساخت این کاخ، اوقات خود را در قصر کوچک ‌تری که امروزه در میدان بایزید به دانشگاه استانبول بدل شده است سپری می‌کرد. به ‌محض این‌که او به کاخ توپ کاپی منتقل شد، کاخ قبلی با نام کاخ قدیمی و کاخ توپ کاپی با نام کاخ جدید نامیده شدند. با این‌وجود ساکنان محلی این کاخ را بانام توپ کاپی می‌خواندند زیرا معنی این کلمه در زبان ترکی برابر با دروازه توپ‌ها است و دلیل این نام نیز وجود توپ‌های جنگی بسیار بزرگی بود که در بیرون دروازه به نمایش گذاشته ‌شده بودند و از آن‌ها در طول فتوحات سلطان استفاده‌شده بود.
در اصل و در ابتدای کار تعداد ۷۰۰ تا ۸۰۰ ساکن در این کاخ حضور داشتند ولی در طول چند قرن، این تعداد به میزان ۵ هزار نفر در روزهای عادی و ۱۰ هزار نفر در فصل فستیوال‌ها افزایش پیدا کرد. تخمین زده می‌شود که در میان این جمعیت، ینی چری ها (Janissaries) بیشترین تعداد سکنه مقیم در حیات اصلی و اول کاخ را به خود اختصاص می‌دادند. این کاخ به شهری در دل یک شهر و بزرگ‌ترین کاخ جهان بدل شده بود. دیواره‌های اطراف این قصر طولی ۵ کیلومتری داشتند و مساحت داخلی آن در طول دوران ساختش به ۷۰۰ هزار مترمربع می‌رسید. در حال حاضر این قصد تنها ۸۰ هزار مترمربع مساحت دارد زیرا عملیات ساخت‌ وساز در حیاط آن و به‌سوی بخش خارجی انجام‌شده است. در طول ۴۰۰ سال دوره کاخ توپ قاپی، هر یک از سلطان‌ها بر اساس سلیقه یا نیازهای خود در آن زمان، بخش‌های جدید یا سالن‌های جدیدی را به کاخ افزودند. به همین دلیل نیز این کاخ به شکل هزارتویی از ساختمان‌های مختلف که در مرکز آن‌ها یک حیاط بزرگ وجود داشت بدل شد. این حیاط به ‌وسیله دروازه‌های مختلفی حفاظت می‌شد. معماری این بنا بیشتر مشخصه‌های خاورمیانه‌ای در خود دارد. ساخت ‌وساز اولیه شامل یک عمارت Cinili یا کیوسک دنباله‌ دار (نوع خاصی از بنا با ایوانی بزرگ) بود که کار ساخت آن در سال ۱۴۷۲ به پایان رسید. دروازه اصلی (باب همایون در زبان عربی و یا دروازه سلطنتی در زبان فارسی) به‌سوی میدان سلطان محدود و مسجد ایاصوفیه بناشده است و باروهای کاخ در دروازه دوم (باب سلام یا دروازه درود) نیز در سال ۱۴۷۸ تکمیل شدند. دروازه سومی نیز به نام باب السعد یا دروازه سعادت نیز هسته دیگری از برخی از مهم‌ترین مکان‌ها کاخ در بخش‌های دیگر مانند خزانه‌داری را پوشش می‌دهد.

در ابتدا حرمسرای سلطان در کاه قدیمی باقی ماند ولی یک قرن بعد توسط سلطان مراد سوم به این کاخ انتقال یافت و به‌واسطه آن نیز ساختمان‌های متعددی در طول سالیان متوالی به این مجموعه افزوده شدند. حرمسرا مجموعه‌ای از ساختمان‌ها و اقامت گاه‌هایی بود که به همسران عقدی و صیغه‌ای و فرزندان شاه اختصاص داشت و حفاظت از آن بر عهده خواجه‌های سیاه بود. در برهه‌ای از زمان، جمعیت این بخش به ۴۷۴ بانو نیز رسید. در محیط داخلی حرمسرا اتاق‌هایی برای مادر سلطان، همسران سلطان، زنان صیغه‌ای او، حمام‌های ترکیه‌ای، اتاق‌های مخصوص ختنه کردن، اقامت گاه ویژه سرپرست خواجه‌ها، محل ویژه سلطان نیز وجود داشتند که درمجموع ۴۰۰ اتاق را شامل می‌شدند. امروزه حرمسرا به یک موزه مجزا در داخل مجموعه کاخ بدل شده است و در آن تورهای ویژه‌ای برای ساعات خاصی از روز وجود دارد.
این کاخ در سال ۱۹۲۴ بنا بر دستور آتاتورک و به‌عنوان موزه برای بازدید عموم گشوده شد. بسیاری از بخش‌های کاخ توپ کاپی وجود دارد که می‌توان امروزه از آن بازدید کرد. نمایشگاه‌ها و سالن‌های متعددی وجود دارند که در آن‌ها هیچ مبلمان یا تزئیناتی وجود ندارد. برخی از این سالن‌ها برای بازسازی بسته ‌شده‌اند ولی بااین‌وجود دیدن کاخ می‌تواند نیمی از روز یک فرد علاقه ‌مند را بگیرد. در نظر داشته باشید که در برخی از این سالن‌ها مانند خزانه‌ داری، مرکز لباس‌های سلطان و مرکز نگهداری از آثار مقدس، اجازه عکس گرفتن ندارید.
هنگامی‌که از دروازه اول یا دروازه سلطنتی عبور کنید به نخستین حیاط که با نام حیاط سپاه نامیده می‌شود وارد خواهید شد. از این دروازه به بعد هیچ‌کسی به‌ غیراز سلطان حق نداشت تا سوار بر اسب از این دروازه عبور کند و سایر افراد می‌بایست با پای پیاده از این دروازه عبور می‌کردند. در این مکان یک پارک زیبا، تعدادی از خرابه‌های متعلق به دوران بیزانس، یک کلیسای ایرنه هاگیا (Hagia Irene) که در شرایط خاص برای برگزاری کنسرت و نمایشگاه‌های بین ‌المللی از آن استفاده می‌شود، مرکز ضرب سکه به نام Imperial Mint و یک موزه باستان شناسی است، وجود دارند. پیش از این‌که به دروازه دوم بروید، باجه‌های فروش بلیت، دفتر تغییرات و چند فروشگاه هدیه فروشی را در سمت راست خود خواهید یافت.

دروازه دوم دارای دو برج مراقبت است و با نام دروازه سلام شناخته می‌شود؛ علت این امر این است که هرکسی که به این مکان وارد می‌شد، پیش از ورود می‌بایستی به سلطان سلام و درود می‌فرستاد و تنها خود سلطان و خدمه او حق عبور از این دروازه را داشتند و به‌عبارت‌دیگر این دروازه برای دسترسی عمومی ساخته نشده بود. امروزه در هنگام عبور از این دروازه باید از مرکز بازرسی امنیتی و مرکز چک کردن بلیت رد شوید و پس‌ازآن به دومین حیاط کاخ (حیاط دیوان) وارد خواهید شد. دو مدل مقیاس کوچک از این کاخ در سمت راست قرار دارند و یک نقشه بزرگ که نشان‌ دهنده تأسیس و گسترش امپراتوری عثمانی است نیز در این مکان قرار داده ‌شده‌اند. در سمت راست حیاط نیز آشپزخانه‌های کاخ قرار دارند که در آن‌ها ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ آشپز به پخت غذا برای ۱۰ هزار ساکن قصر مشغول بوده‌اند. امروزه مجموعه ویژه‌ای از کارهای نقره‌ای و ظروف چینی ساخت ژاپن در بخش‌های مختلفی از آشپزخانه وجود دارند. در آن‌سوی حیاط در سمت چپ نیز دیوان یا همان اقامت گاه مشاوران سلطان قرار دارد. وزیر و صدراعظم برای مطرح کردن مسائل روزانه و یا بازدیدهای خارجی از این مکان استفاده می‌کردند. در اتاق کناری نیز خزانه دیوان واقع بوده است که امروزه به نمایشگاهی از سلاح‌های آن دوران بدل شده است. بر فراز این دو بنا نیز برج عدالتی وجود داشت که از آن برای داشتن نظارت بر ساحل استفاده می‌شد. ورودی حرمسرا نیز در این حیاط و درست در پشت اتاق دیوان قرار دارد.
دروازه سوم با نام دروازه سعادت شناخته می‌شود و دلیل این امر این است که سلطان و اهالی کاخ، رخدادهای بزرگ را در این مکان جشن می‌گرفتند. در این شرایط سلطان بر روی تخت پادشاهی خود می‌نشست و هنگامی‌که او شاد بود، همه شاد بودند. این دروازه به‌وسیله خواجه‌های سفید محافظت می‌شد و هیچ‌کس نمی‌توانست بدون مجوز سلطان از آن عبور کند. هنگامی‌که وارد سومین حیاط می‌شدید (حیات اندرونی)، نخستین بنای موجود، سالن سخنرانی بود که در آن سلطان، سفرای خارجی را می‌پذیرفت. این اتاق به زیبایی با دکوراسیونی جذاب تزئین شده بود. در پشت این اتاق نیز یک کتابخانه قرار داشت. در سمت راست این حیاط مجموعه‌ای از لباس‌های سلطان و خزانه او قرار دارند که بخش‌های بسیار محبوبی از این موزه به‌حساب می‌آیند.